my disturbed mind



میگه :

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

بعد باز میگه :

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا

فی بعدها عذاب فی قربها السلامه

 

بعد من فکر میکنم، بلد نیستم عاشقی کنم. اما عمیقا دوست داشتن رو بلدم. و امیدوارم ملامت نیاد بعد از این کاری ک به انجامش تصمیم گرفتم. 

 

بعد باز تاکید می کنه:

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

راه رهگذر پاسخ به شبهات تاریخی دانلود رایگان قالب بلاگ بیان بلاگ اسکای میهن بلاگ بلاگفا htyhrhhfh شرکت بازرگانی پترو پلیمر فیتنس و تناسب اندام بهترین کتاب دفتر روانشناسی تکتم باری فعالیتهای شورای دانش آموزی یوگا از تبلیغ تا تحقیق